جدول جو
جدول جو

معنی کیچ حال - جستجوی لغت در جدول جو

کیچ حال
از آوازهای متداول در غرب مازندران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی حال
تصویر بی حال
بی رمق، سست، ناتوان، آنکه حال خوشی ندارد
فرهنگ فارسی عمید
نوعی پرنده درامریکای مرکزی، پر او به رنگ سیاه پر طاوس و درخشان که به سرخی زند، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
جمله استفهامی) تنحال تو چطور است ک: سلام علیک انوری، کیف حالک مرا حال بی تو نه نیکست باری. (فخر الدین خالد ت خطاب به انوری) (دیوان انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
سست
فرهنگ واژه فارسی سره
علیل، فرتوت، ناتوان
متضاد: توانمند، بی حس، بی رمق، رخو، سست، شل، لش، وارفته، ضعیف، عاجز
متضاد: توانمند، قوی، تن آسا، تنبل، تن پرور
متضاد: کوشا، مدهوش، بی ذوق
متضاد: باذوق، ذوقمند، افسرده، بی دماغ، کسل
متضاد: پرشور، بی اراده، بی عرضه، چلمن 9
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
خاملٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
Listless, Zonked
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apathique, épuisé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی جان، ضعیف و ناتوان
فرهنگ گویش مازندرانی
ریز مقام، کرد+حال، همان چپون حال است که تکه ای است مربوط
فرهنگ گویش مازندرانی
(ریزمقام) کل+حالبه معنی حالت کوتاهاز آوازها و نغمه های موسیقی
فرهنگ گویش مازندرانی
کین مال
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
lustlos, erschöpft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
חסר מרץ , עייף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
بے حال , تھکا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
নিষ্ক্রিয় , ক্লান্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
bila shauku, kuchoka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
isteksiz, bitkin
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
무기력한 , 지친
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
無気力な , 疲れた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
उदासीन , थका हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
апатичний , виснажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
lesu, kelelahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
ไร้เรี่ยวแรง , เหนื่อยล้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apathisch, uitgeput
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
апатичный , измотанный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apatico, esausto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apático, exausto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
无精打采的 , 精疲力尽的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apatyczny, wyczerpany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apático, agotado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی